دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
نقدی بر اسناد سلسلههای معروفیه
1
19
FA
حشمت الله
آذرمکان
استادیار دانشگاه هرمزگان
مهدی
رضائی
استادیار دانشگاه سلمان فارسی کازرون
10.22059/jrm.2012.31978
در منابع عرفانی و تذکرهها از چهارده سلسلهی عرفانی به نام سلاسل معروفیه نام برده شده است که همهی آن سلسلهها از طریق جنید و استادش سری سقطی به معروف کرخی میرسند و به همین دلیل به معروفیه مشهور شدهاند.
بحث: هنگام بررسی زندگینامهی بسیاری از صوفیانی که به عنوان حلقههای اتصال به این طریقههای صوفیانهاند، مشخص میشود که آنها نمیتوانند حلقهی رابط قبل و بعد از خود ــ چنانکه ادعا شده است ــ قرار گیرند و با اغماض، تنها شمار اندکی از این سلسلههای چهارده گانه، دارای انتسابی درست هستند؛ به عنوان نمونه نعمت اللهیه و نقشبندیه و انتساب دیگر سلسلهها به معروف کرخی قابل اثبات نیست.
نتیجه گیری: این مقاله با بررسی زیرشاخههای این سلسلههای صوفیانه، منتهی به نفی نظریهی رایج درباره چهارده سلسلهی معروفیه میشود.
تصوف,سلسلههای معروفیه,عرفان,معروف کرخی,نقد
https://jrm.ut.ac.ir/article_31978.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31978_9942411f524deae5b254286be9254fe6.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
اوصاف و کارکرد یاریگران خـداوند در اوستـا و عهـد عتیـق (بررسی تطبیقی)
21
42
FA
حسین
حیدری
0009-0009-1398-5914
استادیار گروه ادیان دانشگاه کاشان
heydari@kashanu.ac.ir
مـحـمد
آقاجـــانی
کارشناسی ارشد ادیان دانشگاه کاشان
10.22059/jrm.2012.31979
در متون دینی زرتشتی و یهودیت، که نمایانگر اندیشههای دینی یهودیان و مزداپرستان در هزارهی پیش از میلاد هستند، بهصراحت به شراکت موجودات مینوی در آفرینش و ادارهی هستی، اعم از مینوی و مادی، اشاره شده است. به باور <em>اوستا</em>، جهان نیک را اهورامزدا، با همراهی مینوی مقدسی موسوم به سپنته مینو آفریده است و با همکاری و یاری فروشیها، امشاسپندان و خورنه (فرّهی) اداره میکند. در <em>عهد عتیق</em> نیز یهوه به واسطهی قوای الهی به نام روح خدا، فرشته خدا و فرشتگان خدا به تکوین هستی، تکمیل و اداره آن پرداخته است. نوشتار پیشرو نخست به معرفی و توصیف هر یک از لشگرهای مینوی یاد شده در <em>اوستا</em> و <em>عهد عتیق</em> پرداخته، سپس اختلافات و به ویژه اشتراکات کارکرد و ماهیت آنها را نشان میدهد.
امشاسپندان,روح خدا,سپنته مینو,فرشته خدا,فروهر,فرّهی
https://jrm.ut.ac.ir/article_31979.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31979_9bef76e1331c8562aa2bcd26a3bb84cf.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
مقایسه آموزههای اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا
43
69
FA
سیده فاطمه
زارع حسینی
دانشجوی دکتری دانشگاه تهران
مجتبی
زروانی
0000-0001-7454-7306
دانشیار دانشگاه تهران
zurvani@ut.ac.ir
قربان
علمی
0000-0003-4422-4375
دانشیار دانشگاه تهران
gelmi@ut.ac.ir
10.22059/jrm.2012.31980
<em>شاهنامه</em> فردوسی و <em>مهابهاراتای</em> هندی اگر چه در نگاه نخست منظومههایی حماسی به شمار میروند، برخلاف انتظار، گنجینههایی بیهمتا و آکنده از آموزههای اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینهای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانهی خویش را بازتاب میدهند. امور اخلاقی و گزارههای مطرح شده در این دو اثر، طیف گستردهای را در بر میگیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تکتک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق میکند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع میشود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزارهها و آموزههای اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاههای رایج در علم و فلسفهی اخلاق، به پاسخی درخور دربارهی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومههای بزرگ و گرانسنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
<span lang="FA" dir="RTL"><span lang="FA"><span dir="RTL"> </span></span></span>
شاهنامه فردوسی,مهابهاراتا,اخلاق,اخلاقیات,فلسفه اخلاق,فضیلت گرایی,غایت گرایی,تکلیف گرایی
https://jrm.ut.ac.ir/article_31980.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31980_eb75596dfe7cd546833c04e2e2267612.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
رابطه زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی
71
83
FA
علی
سلمانی
استادیار دانشگاه بوعلی سینای همدان
salmany_ali@yahoo.com
سید علی
تاجر
استادیار دانشگاه بوعلی سینای همدان
10.22059/jrm.2012.31981
موضوع حُسن یا زیبایی یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در اندیشهی عرفانی است. در همان نگاه نخست به این عنوان، به نظر میرسد که واژهی حسن و معادل فارسی آن «نیکویی»، دارای نوعی دلالت اخلاقی است. کلماتی چون احسان و محسن که از مشتقات حسن است، غالباً در حوزهی اخلاقی به کار میروند. همین نکته حاکی از آن است که بحث از زیبایی و حسن در عرفان اسلامی نمیتواند یک بحث زیباشناختی صرف بهشمار رود و باید به گونهای بهدنبال تبیین پیوند میان زیبایی و اخلاق در این حوزه بود. این نوشتار بر آن است تا با ارائهی تعریفی اجمالی از حسن و انواع آن، مقدمات پرداخت به چگونگی رابطهی میان زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی را فراهم بسازد. به عبارت دیگر، مسألهی اصلی این مقاله، کوشش برای یافتن مبنای مابعدالطبیعی این ارتباط است. به نظر میرسد که بحث از رحمت امتنانی در اندیشهی عرفانی (اندیشمندان بزرگی چون ابن عربی، شیخ محمود شبستری و...) و مساوقت آن با وجود، و از سوی دیگر، مساوقت زیبایی با وجود، دلالت بر پیوند ژرف میان زیبایی و اخلاق دارد.
اخلاق,حسن,رحمت عامه,زیبایی
https://jrm.ut.ac.ir/article_31981.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31981_56832c5b3fc6ac73ad1698f03c7527bf.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
گذر از تحلیل ادیان سنتی به تحلیل جهانبینیها در دینشناسی نینیان اسمارت
85
100
FA
فاطمه
قلخانباز
کارشناسی ارشد فلسفه ی دین دانشگاه تهران
مسعود
صادقی
استادیار دانشگاه تهران
10.22059/jrm.2012.31982
نینیان اسمارت با عدول از برخی عناصر مهم پدیدارشناسی دین سنتی، پدیدارشناسی دین پویا یا به تعبیر دیگر، روش تاریخی ـ تطبیقی را مطرح میکند که دغدغهی اصلی آن، توجه به تحولات پدیدارهای دینی در بستر تاریخ است. او معتقد است در دینپژوهی و فلسفهی دین معاصر عمدتاً دو اشتباه وجود دارد: اشتباه اول، ترسیم خطی مشخص پیرامون دین و ادیان در میان کلیت جهانبینیهاست و دوم این که به میزان کمی با ادیان (موجود) سر و کار دارند و به عبارتی از لحاظ فرهنگی قبیلهایند. همچنین از نظر او، صرف توجه به ادیان سنتی برای تبیین پدیدهی دین، مانع از ارائهی تبیینی واقعی از دین و حتی کل واقعیت زندگی بشری خواهد شد. از اینرو، اسمارت برآنست که باید قلمرو مطالعات دینی را به حوزهی تحلیل جهانبینیها گسترش داد. وی تحلیل جهانبینیها را قلب دینشناسی خود میداند و سایر عناصر نظریهاش، از جمله دین جهانی را کاملاً در ارتباط تام با آن تعریف میکند، اما سرانجام در بیان ماهیت <em>دین</em> و جهانبینی، که مفاهیم اصلی نظریهاش هستند، سردرگم است و دقیقاً مشخص نمیکند که دین مساوی جهانبینی است، خاصتر از آن است یا رابطهی دیگری با آن دارد.
ابعاد دین,پدیدارشناسی پویا,تحلیل جهانبینیها,روش تطبیقی ــ تاریخی,دین جهانی
https://jrm.ut.ac.ir/article_31982.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31982_a88a23766bbf91b900b8ff458ab8e897.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
نظریهی علم حضوری محمد حسین طباطبایی و کاربرد آن در آرای عرفانی او
101
117
FA
سیدحاتم
مهدوینور
دانش آموختهی دکتری رشته تصوف و عرفان اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
محمدتقی
فعالی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
سیدمحمود
یوسف
استادیار مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
10.22059/jrm.2012.31983
در دهههای اخیردر غرب، ادراک انسانی مورد کاوش دقیق قرار گرفت و در بعضی زمینههای معرفت انسانی تشکیک کردند. طباطبایی موضعی رئالیستی در معرفتشناسی اتخاذ کرد و برای دفاع از موضع خود بیشتر از گذشتگان، به بررسی علم و ادراک پرداخت و برای گریز از شکگرایی، به علم حضوری اهمیت زیادی داد و مبنای معرفت انسانی را بر آن بنا کرد. علم حضوری را علم نفس به خود، قوا، فعل و انفعالات آن، علم حضوری علت به معلول و برعکس و علم دو معلول علت واحد به یکدیگر میداند.
این نوشتار به بررسی علم حضوری معلول به علت و علم دو معلول علت واحد به یکدیگر از دیدگاه طباطبایی و کاربرد آن در آرای عرفانی او میپردازد. با توجه به نظریهی وی در مورد تجرد نفس انسات و علم حضوری، انسان میتواند با کاستن از اشتغال نفس به بدن، موجودات مجرد را با علم حضوری بیابد. قبل از این که انسان به موجودات دیگر علم داشته باشد، به خداوند علمی حضوری خواهد داشت.
تجربهی عرفانی محمد حسین طباطبایی,علت,علم,علم حصولی,علم حضوری,معلول
https://jrm.ut.ac.ir/article_31983.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31983_3f013d2cdcb2b6a79a7009673d3a2cc9.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
45
1
2012
06
21
شیوهی تعامل قوه نظری و عملی در بینش توحیدی جنید
119
138
FA
سید علی اصغر
میر باقری فرد
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
الهام
سیدان
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
e.sayyedan@ltr.ui.ac.ir
10.22059/jrm.2012.31984
جنید بغدادی عارف بزرگ و نظریهپرداز سنت اول عرفانی، یکی از پیشگامان بحث توحید است که سخنان ارزشمندی در باب معرفت و توحید دارد. وی با توجه به سطوح مختلف مخاطبان، مراتبی را برای توحید برمیشمرد. سخنان وی در باب این موضوع، نمایانگر آن است که سیر و سلوک عملی و بینش خاص عرفانی در کنار هم در پیشبرد عارف برای رسیدن به مرتبهی توحید ایفای نقش میکند. جنید در بیان مراتب معرفت و توحید تعامل سازگاری میان قوهی عملی و نظری برقرار میکند و عرفان او چنانچه در باب عرفان پیش از سدهی هفتم ذکر شده، عمل صرف نیست. در این پژوهش کوشیدهایم که به بررسی مبحث توحید از نگرگاه جنید با استفاده از الگویی جدید و کارآمد (شیوهی تعامل قوه نظری و عملی) بپردازیم. رسیدن به مرتبهی توحید از جهتی روی در قوهی عملی دارد و با گذشتن از مراتب سیر و سلوک برای عارف حاصل می شود و از طرف دیگر، ارتباط ناگسستنی با بینش ویژهی عرفانی و به تعبیر دیگر، قوهی نظری دارد. بدینسان، برای شناخت بهتر توحید توجه به نحوهی تعامل قوهی نظری و عملی ضروری است.
توحید,جنید بغدادی,قوهی عملی,قوهی نظری,وحدت شهود
https://jrm.ut.ac.ir/article_31984.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_31984_e5930123b02937fe241940b91fff8449.pdf