دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2019
06
23
نجات و راه نیل به آن در کشفالاسرار و عُدَّةالابرار رشیدالدین ابوالفضل میبدی
161
181
FA
مظاهر
احمدتوبی
استادیار گروه ادیان و عرفان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
mahmadtobi@yahoo.com
قربان
علمی
0000-0003-4422-4375
دانشیار گروه ادیان و عرفان دانشگاه تهران
gelmi@ut.ac.ir
10.22059/jrm.2019.267949.629835
نجات یکی از اساسیترین مسئلهها در ادیان ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام است. در این ادیان، خدا آدم را در بهشت یا باغ عَدَن ساکن کرد. آدم در آن از فرمان خدا بهواسطۀ ابلیس یا مار سرپیچی کرد، در نتیجه، از آن اخراج شد و به زمین هبوط کرد و در واقع، همۀ انسانها هبوط کردند. از این رو، انسان نیاز به نجات، یعنی بازگشت به بهشت یا باغ عَدَن را دارد. در اسلام، خدا برای نجات کل بشریت قرآن کریم را وحی کرده است. در قرآن مجید از نجات رسولان و مؤمنین سخن به میان آمده است. با توجه به اهمیت نجات در قرآن کریم، بدیهی است که آن در تفاسیر قرآن مجید نیز مورد توجه قرار گیرد. یکی از تفاسیری که این موضوع را به تفصیل و از نگاه تفسیری و عرفانی مورد بررسی قرار داده، تفسیر کشفالاسرار و عُدَّةالابرار، اثر رشیدالدین ابوالفضل میبدی است. این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به تبیین نقش خدا در سعادت و شقاوت، رابطۀ طاعت و معصیت با سعادت و شقاوت، نقش انبیا در سعادت و شقاوت و ... در این تفسیر میپردازد. به نظر میبدی، گر چه خدا اقوال و اعمال بندگان را در روز ازل تقدیر کرد و امروز در وقت عمل آنها را در آنان خلق میکند، اما بنده آنها را کسب میکند. میبدی دلیل مثاب و معاقب شدن بندگان را همین کسب میداند. همچنین میبدی ثواب و عقاب را از احکام تکلیف و نه از احکام تقدیر میداند و به نظر او، بنای آنها بر امر و نهی، و نه بر توفیق و خِذلان است؛ زیرا تقدیر اصل و عمل فرع است و ثواب و عقاب از احکام فروع و نه از احکام اصول است.
سعادت,شقاوت,تقدیر,کسب,میبدی,کشفالاسرار
https://jrm.ut.ac.ir/article_72193.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72193_b5181ed838e8f2d10da661ad0e088c0a.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2018
09
23
تجربۀ زیبایی یا عشق در افلاطون به مثابۀ تجربۀ دینی
183
202
FA
محمدرضا
بیات
0000-0002-2900-860X
استادیار گروه فلسفۀ دین دانشگاه تهران،
mz.bayat@ut.ac.ir
علیرضا
طاهری
فارغالتحصیل کارشناسی ارشد فلسفۀ دین دانشگاه تهران
a.taheri.philosophy@gmail.com
10.22059/jrm.2019.269274.629843
<br /> مسئلۀ اساسی در این مقاله این است که آیا میتوان تجربۀ زیبایی یا عشق در افلاطون را نوعی تجربۀ دینی شمرد. ابتدا با بیان دیدگاههای گوناگون دربارۀ تجربۀ دینی به تبیین دیدگاه افلاطون دربارۀ زیبایی و عشق و نسبت میان آنها پرداخته و در نهایت، با اثبات الوهیت زیبایی در افلاطون نشان دادهایم که اگر تجربۀ دینی را نوعی مواجهۀ توأم با آگاهی بیواسطۀ تجربهگر با موجودی الوهی یا به تعبیر دینی، خداوند بدانیم که در قالبهای گوناگون ظهور پیدا میکند، میتوان تجربۀ زیبایی یا عشق در افلاطون را نوعی تجربۀ دینی دانست. اگر چه، ادعای این مقاله صرفاً این است که تجربۀ زیبایی یا عشق یکی از مصادیق تجربۀ دینی است و ناظر به دیدگاه معرفتشناختی خاصی دربارۀ تجربۀ دینی نیست. ولی اتخاذ هرگونه دیدگاه معرفتشناختی دربارۀ تجربۀ دینی منطقاً، تجربۀ زیبایی یا عشق را هم در بر میگیرد.
افلاطون,الوهیت,تجربۀ دینی,زیبایی,عشق
https://jrm.ut.ac.ir/article_72194.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72194_8f8fa023c1545be0013c7a43cb61097f.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2018
09
23
میثاق در قرآن و عهد جدید
203
227
FA
محمد
پوراحمد
کارشناسی ارشد ادیان و عرفان تطبیقی دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان
poorahmad71@gmail.com
خلیل
حکیمی فر
0000-0003-0279-3182
استادیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان
kh_hakimifar@theo.usb.ac.ir
10.22059/jrm.2019.268763.629839
یکی از مفاهیم بنیادی مشترک در مسیحیت و اسلام مفهوم "میثاق" است. اهمیت و جایگاه این مفهوم در این دو دین موجب طرح این پرسش میشود که آموزۀ میثاق چیست و ناظر بر چه نوع رابطهای میان خدا و انسان در این دو دین است. در پاسخ به سؤال مذکور و با بررسی تطبیقی و تحلیلی این فرضیه مورد ارزیابی قرار میگیرد که در هر دوی آنها میثاق به معنی رابطهایی دو جانبه میان خدا و انسان است و مفاد اصلی آن عبارت از این است که خداوند به انسان حیات میدهد و وظیفۀ انسان در قبال آن اطاعت از اوست. در مسیحیت انواع میثاق مطرح است اما در اسلام تنها یک نوع میثاق وجود دارد. این پژوهش به این نتیجه میرسد که منظور از میثاق در مسیحیت خود حضرت مسیح (ع) است اما در اسلام بیشتر توجه به نوع انسان است و پیامبر تنها مذکِر است.
اسلام,مسیحیت,میثاق,نجات
https://jrm.ut.ac.ir/article_72195.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72195_4e65a80f1c66471e4a123693016c26f8.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2018
09
23
چیستی تجربۀ عرفانی و چگونگی تحقق آن از منظر آندرهیل
229
251
FA
فروغ السادات
رحیم پور
استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان
fr.rahimpoor@gmail.com
هنگامه
بیادار
دانش آموختۀ دکتری فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان
h.bayadar@yahoo.com
10.22059/jrm.2019.261171.629797
<strong> </strong>
عرفا در برخورد با واقعیات فرامادی به تجربههایی دست مییابند که شایستۀ نامگذاری به تجربۀ عرفانی است. خانم اولین آندرهیل (1875ـ1941م) عرفان پژوه انگلیسی معاصر، در تحقیقات و تألیفات گستردۀ خود پیرامون عرفان مسیحی، به بررسی تجربۀ عرفانی همت گماشته است. ایشان پس از تحول بزرگ درونی، از بیدینی به سمت باورهای عمیقاً دینی و عرفانی گروید و با تدوین کتب و مقالات متعدد، در زمرۀ مؤثرترین پژوهشگران عرفان قرن بیست عالم مسیحیت قرار گرفت.
این مقاله درصدد است تا به تبیین تجربۀ عرفانی و بررسی چگونگی تحقق آن از نگاه آندرهیل بپردازد و در همین راستا تلاش میکند با بیان انواع، نشانهها و خصایص تجربۀ عرفانی، تصویر روشنی از چیستی آن ارائه دهد. آندرهیل با لحاظ کردن آموزههای عرفانیـ روانشناختی و با توجه به نقش ضمیر ناخودآگاه و حواس باطنی، همچنین با قبول تقدم ساحت احساس بر ساحت اندیشه، تحقق تجربۀ عرفانی را از طریق سیر آفاقی و انفسی میسر میداند. در سیر انفسی که بر محور درونگرایی در حرکت است، عارف به مهارتی دست مییابد که بهواسطۀ آن از قیودی همچون «برای من، از من، مرا و ...» رها میگردد و با وسعت بخشی به شخصیت خود، به مکاشفۀ انفسی دست مییابد. در سیر آفاقی نیز سالک با آموزۀ «کشف خدا در مخلوقات»، حوزۀ آگاهی خود را از سمت کثرت به سوی وحدت سوق میدهد تا جایی که به فهم حضور واقعی و روشن وحدت در کثرت نائل شود. مشخصههای اصلی تجربۀ عرفانی رازآلودگی، تناقضپذیری، احساس عینیت، احساس انفعال و مقاومتناپذیری است و آگاهی از سازوکار لایههای معرفتی عالم، به تحقق تجربۀ عرفانی کمک شایانی میکند.
آندرهیل,تجربۀ عرفانی,حیات معنوی,سیر آفاقی,سیر انفسی,نفس
https://jrm.ut.ac.ir/article_72196.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72196_aaf59bfe64f5ebc1d3029a2868e1269f.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2018
09
23
چگونگی استقرار و تثبیت تشیع امامی در طبرستان (از قرن سوم تا پایان هشتم هجری)
253
272
FA
محمد
شورمیج
استادیار گروه تاریخ، دانشگاه پیام نور
shoormeij9@yahoo.com
رمضان
رضایی
0000-0002-7083-2174
استادیار گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران
rezayi@ut.ac.ir
10.22059/jrm.2019.277712.629902
بررسی سیر تشیع امامی در طبرستان و چگونگی استقرار و تثبیت آن، از مباحث مهم تاریخ تشیع در ایران است. مسئلۀ اصلی تحقیق، چگونگی سیر و تحول تشیع امامی در طبرستان از مرحلۀ استقرار تا تثبیت آن در منطقه است؟ لذا این فرضیه طرح میگردد، طبرستان به علت شرایط خاص سیاسی و جغرافیایی و به دلیل استقبال از مهاجران علوی شیعه، فعالیت علمای شیعه و حمایت حکام محلی، شرایط مناسبی برای استقرار و تثبیت تشیع امامی داشت. هدف اصلی پژوهش مذکور، تبیین سیر استقرار و تثبیت تشیع امامی در طبرستان است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به مسئلۀ اصلی تحقیق پرداخته میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد، عواملی چون اقامت برخی از پیروان ائمه در طبرستان، فعالیت تبلیغی سادات علوی و حضور علمای دینی و بزرگان شیعه امامی و فعالیت تبلیغی آنها در طبرستان و حمایت حکام آلباوندی، مرعشی و برخی ملوک پادوسبانی از تشیع امامی، سبب تثبیت تشیع امامی در اوایل قرن نهم هجری در مازندران شد.
اسپهبدان باوندی,تشیع امامی,سادات علوی,طبرستان,علمای دینی تشیع
https://jrm.ut.ac.ir/article_72197.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72197_385c77d991712a8ec080fc80321e0af0.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2018
09
23
بررسی تعارض یا عدم تعارض آموزۀ خلوت در تصوف با حضور اجتماعی در شریعت اسلامی
273
290
FA
محمود
شیخ
استادیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی، دانشگاه تهران
mahmood.sheykh@gmail.com
10.22059/jrm.2019.280653.629921
از آیات، روایات و احکام اسلامی برمیآید که قرآن، پیامبر و صحابه توجه بسیاری به حضور اجتماعی فرد مسلمان داشتهاند و انزوای راهبانه را امری ناپسند میدانستهاند و به همین علت عالمان و فقیهان منتقد تصوف نسبت به این جریان بدبیناند و وجود رفتارهای انزواطلبانۀ پیروان بعضی از طرق و سلاسل، منتقدان تصوف آنان را بر آن داشته که عرفان و معنویت را در تضاد با حساسیتهای اجتماعی بدانند و غفلت عرفا از محیط زندگی خود و اجتماع را موجد بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و سیاسی تلقی کنند و به همین علت با ترویج رفتارهای عرفانی مخالفت نمایند. این در حالی است که کلمات عرفا در این خصوص نشان میدهد که: (1) آنها آموزههایی دارند که با عزلت مطلق در تعارض است مانند صحبت که بیش و پیش از خلوت بر آن تأکید دارند یا آموزۀ ایثار؛ (2) آنان خلوت و عزلت را مقید به مرتبۀ فرد و مدت زمانی محدود میکنند و این تقیید با انزوای زاهدانه ناسازگار است؛ (3) در ساحت باور و انگیزه آنان جماعت را پلید و متهم نمیدانند، بلکه به خود بدبیناند و انگیزهشان حفظ دیگران است و این با انزوای برآمده از سوءظن به جماعت تفاوت دارد، همچنین مراد آنان از خلوت رسیدن به خلوت قلبی و درونی است، نه جدا شدن از جماعت؛ (4) خلوت در نظر صوفیان در کتاب و سنت سابقه دارد و منافی شریعت نیست و در آداب آن بر نگاهداشت شریعت، بهویژه عبادات جمعی چون نماز جماعت و نماز جمعه، تأکید شده است. علاوه بر اینها حضور متصوفه در عرصههای اجتماعی سیاسی نشانه نادرست بودن مدعای منتقدان تصوف در متهم کردن آن به رهبانیت است.
تصوف,حضور اجتماعی,خلوت,عرفان اسلامی,عزلت
https://jrm.ut.ac.ir/article_72198.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72198_fc3ba2bc2b4021107b51a2c63f02e4a1.pdf
دانشگاه تهران
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2588-4816
51
2
2018
09
23
بررسی تعلیم و تربیت در آثار عزیزالدین نسفی
291
308
FA
علی
محمدی آسیابادی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد
احمد
امین
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد؛
ahmadamin45@yahoo.com
پرستو
کریمی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد
karimi-p@sku.ac.ir
زهره
اسماعیلی
دانشجوی دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه شهرکرد
zohrehesmaieli@yahoo.com
10.22059/jrm.2019.264903.629816
عزیزالدین نسفی از عارفان پرکار قرن هفتم هجری است که در آثارش توجه بسیاری به تعلیم، تربیت و آموزش داشته؛ از این جهت میان انواع ادبی، «نوع تعلیمی» را میتوان به تألیفاتش اطلاق کرد. تعلیم و تربیت موفق همواره از دغدغههای اساسی جوامع و افراد بوده است. نسفی نیز همچون معلم و مصلحی که در قبال افراد و جامعه احساس مسئولیت میکند به امر خطیر آموزش و تعلیم میپردازد و این وجهی است که در آثار نسفی فراموش گردیده است. آثار او هم متضمن قصد و نیت تعلیم و هم مبتنی بر روش تعلیمی زمان خودش است. در این پژوهش این مسئله با در نظر گرفتن اینکه تعلیم تصوف معطوف به دو رویکرد نظری و عملی است بررسی میشود. موضوعاتی که به وجهۀ تعلیمی آثار نسفی مربوط میشود عبارت است از: «نسفی و تعلیم علم»، «نسفی و تعلیم عمل» و بالاخره «روش تعلیم نسفی». تعلیم علم مربوط به آموزش تصوف نظری و تعلیم عمل مربوط به آموزش سیر و سلوک عرفانی است. روش تعلیم نسفی مبتنی بر نظامهای تعلیمی قرن هفتم و هشتم در سرزمینهای اسلامی است.
ادبیات تعلیمی,تعلیم علم,تعلیم عمل,روش تعلیم نسفی,عزیزالدین نسفی
https://jrm.ut.ac.ir/article_72199.html
https://jrm.ut.ac.ir/article_72199_cc702065acdb001ca7f4a35a5a1c34f1.pdf