2024-03-29T01:13:43Z
https://jrm.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10024
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
بررسی لطایف سبعه و پیامبران وجودی هفتگانه از عطار تا شیخ علاءالدوله سمنانی
علی
اشرف امامی
علی
اکبری چناری
شیخ علاءالدوله (657ـ736 هـ.ق) در آثار مختلف خود بهویژه رسایل فارسی به این مسئله که دل انسان چگونه میتواند جلوهگاه و آینه تجلی جلال و جمال الهی شود، اشاره کرده است و از این رهگذر به «لطایف سبعه» پرداخته است. نظریۀ لطایف سبعه و تطبیق آن با پیامبران وجودی هفتگانه تاکنون با نام علاءالدوله سمنانی شناخته شده است، اما اینکه آیا تا قبل از وی کسانی دیگری نیز به این مسئله پرداختهاند یا نظریۀ لطایف سبعه و تطبیق آن با پیامبران وجودی هفتگانه نوآوریِ خود شیخ علاءالدوله بوده است، جای تأمل و بررسی دارد. با بررسی، تحلیل و مقایسۀ مصنفات فارسی شیخ علاءالدوله با رسالۀ شق الجیب ابنعربی به این نکته رهنمون شدیم که شیخ علاءالدوله علیرغم اختلاف شدید با ابنعربی بهویژه در مسئلۀ وحدت وجود، شدیداً تحتتأثیر او بوده است، تا آنجا که میتوان گفت که برخی از مطالب شیخ علاءالدوله دربارۀ لطایف سبعه دقیقاً ترجمۀ مطالب رسالۀ شق الجیب ابنعربی است. تنها بُعد جدیدی که علاءالدوله بر مباحث ابنعربی اضافه کرده است، علاوه بر شرح و بسطدادن آنها، تطبیق این لطایف با پیامبران وجود هفتگانهای است که عطار در مصیبتنامه از آنها نام برده است. تأثیرپذیری علاءالدوله از عطار را میتوان از مقایسۀ مصیبتنامه با رسالۀ سربال البال بهخوبی دریافت که هر دو عارف پس از سیر در عوالم مختلف آفاقی و ناسوتی به این نتیجه میرسند که سالک باید در روح و جان خود که عبارت از نور محمدیه است، سیر کند. ازاینرو، میتوان گفت که نوآوری شیخ علاءالدوله در این است که توانسته پیامبرانِ هفتگانهای را که عطار در مصیبتنامه به آنها اشاره کرده، با لطایف سبعهای که ابنعربی در رساله شق الجیب به آنها پرداخته است، تلفیق کند. علاوه بر این، شیخ علاءالدوله برای اولین بار نظریۀ تفسیری خود را بر مبنای همین لطایف بنیان گذاشته است. امری که نه عطار و نه نجمالدین رازی در تأویلات عرفانی خود و نه ابنعربی هیچیک از آن بهره نگرفتهاند.
: لطایف سبعه
پیامبران هفتگانه وجودی
روح
نور محمدیه
علاءالدوله
ابنعربی
2020
02
20
189
205
https://jrm.ut.ac.ir/article_76249_8d19e1211f7a1497426b6ad0ba63b899.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
کوان (کتاب غولان مانی)
آرمان
بختیاری
نویسندگان و دانشمندان اسلامی از جمله ابن ندیم، بیرونی - شهرستانی و یعقوبی دانستههای ارزشمند خود را درباره مانی و دین او در نوشتههای خود آوردهاند و این همه پیش از آن است که اروپاییان شناخت درستی از این دین فراموش شده داشته باشند. ابن ندیم چنان با درستی و گزارش گونه و بیهیچ پیش داوریای درباره این دین سخن گفته است که در جهان باستان بی سابقه است. هرچه که او گفته نیز پس از یافتن دست نوشتههای مانوی تأیید شد. از جمله در گفتار او درباره دین مانوی در الفهرست، نام کتابهای مانی نیز آمده است که یکی از آنها کوان (کتاب غولان) است. هنینگ (1943) نخستین کسی است که قطعههای تورفانی کوان را بازشناسی کرد. زوندرمان (1973 و 1984) چند قطعه دیگر را منتشر ساخت. وی (1994) چند قطعه سغدی و ویلکنس (2000 و 2016) قطعههای اویغوری را منتشر ساخت. مورانو (2009 و 2011) چند قطعه دیگر سغدی را منتشر کرد. ابن ندیم پس از نام بردن از کتاب غولان گویا درباره محتوایش نیز سخن گفته بود که متاسفانه در همه دست نوشتهها، این بخش از میان رفته است. در این جستار کوشش شده تا گفتههای ابن ندیم و دیگر دانشمندان اسلامی با دست نوشتههای یافت شده از کوان سنجیده شود تا از این راه بتوان به شناختی کلی از محتوای کتاب غولان و ساختارش دست یافت.
دین مانوی
کوان
کتاب غولان
ایرانی میانه تورفانی
نوشتههای اسلامی درباره دین مانوی
2020
02
20
207
220
https://jrm.ut.ac.ir/article_76250_79762ee56987b7825f6c5a009a2f4dcf.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
بررسی تطبیقی حکایتِ شهزاده و کمپیر کابلی در مثنوی با سرود مروارید
علیرضا
جلالی
مقالۀ حاضر با روش توصیفی - تحلیلی با تبیین نگرش گنوسیها در موردِ انسان و جهان، سرود مروارید را که متن آن به زبان سریانی و بازمانده از سدۀ دوم میلادی است، با حکایت شهزاده و کمپیر کابلی در مثنوی مولوی مقایسه میکند. در این مقاله با رمزگشایی از دو داستان تمثیلی، باورهای اساسی جهانبینی گنوسی، همچون ثنویت عالم ملکوت و عالم ماده، دوگانگی روح و جسم، هبوط روح از عالم روشنایی به جهان تاریکی و محبوسشدن آن در دنیای مادی و تختهبندِ تن شدن، فراموشکردن اصل خویش، بیداری و بازگشت به جایگاه نخستین و دیدار با «خویش» یا همان «شاهد آسمانی» را نشان میدهد. همچنین اشاره به چند حکایت عطار نیشابوری که دارای مضمونهای مشترک با سرود مروارید و حکایت شاهزاده وکمپیر کابلی است، از دیگر مطالب این پژوهش است.
سرود مروارید
شهزاده و کمپیرکابلی
گنوسی
فراموشی
مولوی
عطار
2020
02
20
221
242
https://jrm.ut.ac.ir/article_76251_be6a86e23dedae8029d6e75d45bad286.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
تحلیل و بررسی ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمی اسماء مستأثر
حمید رضا
خادمی
رضا
حصاری
نظریات مختلف و گوناگونی دربارۀ ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمی اسماء مستأثر وجود دارد. برخی عارفان همانند فرغانی اسماء مستأثر را همان ذات احدیّت میدانند. برخی بر اساس روایات موجود معتقدند اسماء مستأثر از اسماء خداوند است که حقتعالی آنها را مخصوص ذات خود میداند. عرفا و حکما درموردِ این اسماء ویژگیها و احکامی را بیان کردهاند که ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمی در این میان، مسئلهای مهم و اساسی است. برخی عرفا مانند فرغانی به عدم ظهور خارجی این اسماء حکم کردهاند و نسبت به ظهور علمی آنها سخنی نگفتهاند. در این میان، ابنعربی گرچه این اسماء را زیرمجموعۀ اسماء ذات میداند؛ اما او را میتوان با توجه به عباراتش، در زمرۀ منکران ظهور خارجی این اسماء دانست. برخی دیگر همچون امامخمینی به ظهور علمی و خارجی آنها قائلاند. در این میان افرادی همانند علامه طباطبایی تنها به ظهور علمی چنین اسمائی اعتقاد دارند. در این مقاله ابتدا اسماء مستأثر تعریف میشوند، سپس دربارۀ ویژگیها و درنهایت، ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمیِ این اسماء تحلیل بررسی میشود.
احدیّت
اسماء مستأثر
ظهور
وجه خاصّ
2020
02
20
243
259
https://jrm.ut.ac.ir/article_76252_c02e10559c83ac6c348a72f2f17f3915.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
بررسی کارآمدی یا ناکارآمدی «جهد» در برابر «عنایت» در منطقالطیر و مصیبتنامۀ عطار نیشابوری
هاتف
سیاه کوهیان
عنایت در اندیشۀ عرفانی عطار موهبت خاصی است که در «ازلُالآزال» یا «پیشان» برای انسان رقم خورده است. با آنکه عطار آدمیان را برای رسیدن به کمال روحانی به جهدی مستمر دعوت میکند؛ اما ازنظرِ وی جهدِ خالی از عنایت بیثمر است. مسئلۀ اصلی این مقاله آن است که رابطۀ میان عنایت و جهد در اندیشۀ عرفانی عطار چگونه ترسیم شده است؟ آیا سعادت روحانی انسان از موهبت الهی حاصل میشود یا از تلاش بنده؟ عطار ازیکطرف، رسیدن به سعادت را موهبتِ آنسری دانسته است و جهد سالک را بیتأثیر و بیمقدار میخواند، اما از طرف دیگر، سالک را به جهد فراوان فرامیخواند. این دو رویکرد متناقضنما را چگونه میتوان با هم جمع کرد؟ اگر عنایت آنسری و عطای محض است؛ پس تلاش بنده چه ارزشی دارد و اینهمه دعوت برای جهد در آثار عطار چه معنایی دارد؟ از تحلیلهای صورتگرفته در این مقاله به دست آمد که در اندیشۀ عطار، جهد «شرط» عنایت است، اما «علت» عنایت نیست؛ بنابراین، هر عنایتی همراه با جهد است، اما هر جهدی همراه با عنایت نیست. جهدِ کارآمد، محصول عنایت و محفوف به دو عنایت «پیش از جهد» و «پس از جهد» است. فرض «جهدِ بیعنایت» در اندیشۀ عطار مطرح شده است، اما فرض «عنایتِ بیجهد» چندان جایگاهی ندارد. تحقق سعادت نزد عطار به سه عنصر اساسی «عنایت»، «پیر» و «جهد» بستگی دارد و برتری با عنایت است. هدف این پژوهش حل مسئلۀ تعارض جهد و عنایت در نظام فکری عطار و بازخوانی پاسخ وی به این مسئله با روش توصیفی - تحلیلی است.
تصوف
عطار
ادبیات عرفانی
عنایت
جهد
2020
02
20
261
281
https://jrm.ut.ac.ir/article_76253_2fc6d3ac815070676aea765454c686a9.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
تبیین معجزه و دعا در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از مکانیک کوانتومی
مهدی
لطفی زاده
عباس
یزدانی
با مفروضگرفتن امکان وقوع معجزه، استجابت دعا و اعمال خارق عادت دیگر، این پرسش اساسی مطرح میشود که چگونه میتوان این قبیل وقایع را به نحو طبیعی تبیین کرد؟ به بیان دیگر، چگونه میتوان تصرف و مداخلۀ مستقیم خداوند در انجام چنین اموری را تبیین کرد؟ پاسخهای مختلفی از سوی فلاسفه، متکلمان و اندیشمندان علوم تجربی به پرسشهای بالا داده شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نحوۀ تصرف خداوند در معجزات و دعا با بهرهجستن از تئوری کوانتومی است. ادعای این پژوهش این است که میتوان نحوۀ تأثیرگذاری و تصرف خداوند در افعال بسیار خاص مانند معجزه و دعا را در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از نظریۀ کوانتومی تبیین کرد، به اینصورت که در چهارچوب تعبیر کپنهاگی و با پذیرفتن نقش آگاهی بهعنوانِ رمبانندۀ توابع موج، فعل خداوند در طبیعت از طریق آگاهی کوانتومی غیرموضعی انجام میگیرد و میتواند آنها را در جهت مطلوب تغییر دهد. همچنین، خداوند در چهارچوب تعبیر بوهمی، از طریق کنترل متغیرهای پنهان که متغیرهای سطح زیرکوانتومی هستند و با تغییر آرایش این متغیرها در سطح نظم مستتر، تغییر موردِنظر را در سطح کوانتومی و سپس در سطح ماکروسکوپی طبیعت به وجود میآورد. مهمترین نتیجۀ پژوهش این است که هر دو تعبیر کپنهاگی و بوهمی که رایجترین تعابیر مکانیک کوانتومی هستند، میتوانند تبیینی قانعکننده از نحوۀ تأثیرگذاری خداوند در طبیعت در افعال خاصی مانند معجزه و دعا ارائه دهند.
معجزه
دعا
تئوری کوانتومی
تعبیر کپنهاگی
تعبیر بوهمی
2020
02
20
283
306
https://jrm.ut.ac.ir/article_76254_e513144e355187edfceec47a01311f1b.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
تحول انگارۀ خاک در ارتباط با مفهوم انسان در آرای عارفان مسلمان تا پایان قرن ششم هجری
زهرا
ماحوزی
سیامک
مهاجری
حسینعلی
قبادی
مفهوم انسان و چیستی آن همواره از مهمترین دغدغههای متفکران مسلمان بوده است. در این میان، حوزۀ معرفتی تصوف بر ارزش جایگاه هستیشناسانه انسان تأکید ویژهای دارد. فضیلت انسان تا اواخر قرن پنجم منحصراً بر مبنای باطن یا بُعد روحانی او تعریف میشد. بااینحال، از قرن ششم، کالبد خاکی انسان کانون توجه صوفیان قرار میگیرد و به تبع آن تحول عمدهای در انگارۀ خاک حادث میشود. در ابتدا، هدف از برجستهسازی فضائل خاک، اثبات برتری انسان بر سایر مخلوقات بوده است. بااینحال، تولید مفاهیم جدیدی که بر اثبات فضیلت خاک متمرکز است، به پدیداری انگارۀ ثانویهای از خاک منجر میشود که به واگرایی دو مفهوم انسان و خاک میانجامد و درنهایت، خاک را بر انسان تفضیل میدهد. پژوهش حاضر با رویکردی تاریخی و تحلیلی، دو نقطه عطف شاخص در تحول تاریخ انگارۀ خاک تبیین میکند.
انسان
تاریخ انگاره
خاک
2020
02
20
307
324
https://jrm.ut.ac.ir/article_76255_67a2fc9863cca38341bf7c117e05111a.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
مسئلۀ «امکان اخلاق» و وحدتگرایی عرفانی
حسن
مهدی پور
مسئلۀ «امکان اخلاق» در قرائت وحدتگرایانه عرفانی یکی از چالشهای پیش روی متفکران حوزۀ نسبت اخلاق و عرفان است. یکی از نظریههای مهم در این حوزه، «ناسازگاری اخلاق با وحدتگرایی عرفانی» است، بدین معنا که این نگرش عرفانی اخلاق را ناممکن و بیمعنا میسازد. در این نوشتار با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با ابتنای بر نگرش منطقی، ضمن تقریر مدعای قائلان به این نظریه، پیشفرضهای آنها دربارۀ اخلاق و علتهای ناسازگاری آن با وحدتگرایی عرفانی بررسی میشود. این پیشفرضها را که درواقع، شرایط لازم کاربرد و اطلاق اخلاقاند، میتوان تحت مقولات هستیشناختی، انسانشناختی و ارزششناختی تحلیل کرد: از حیث هستیشناختی اخلاق مستلزم کثرتاندیشی و قول به اصالت و واقعیت تمایزات میان امور مختلف است؛ از حیث انسانشناختی اخلاق مستلزم اثبات هویتهای فردی مستقل است و بر اساس آن غیریت میان «خود» و «دیگری» شکل میگیرد و این امر برای ایجاد رابطۀ اخلاقی ضروری است و از حیث ارزششناختی از مقوّمات تفکر و زبان اخلاقی، اعتبار مقولات ارزشی و هنجاری متمایز مانند خیر و شر، خوب و بد یا درست و نادرست است. به ادعای صاحبان این نظریه از لوازم منطقی وحدتگرایی عرفانی، نفی واقعیت تمایزات میان موجودات، انکار غیریت میان خود و دیگری و بیمعنایی خیر و شر است و این امور در تضاد با پیشفرضهای مذکور است و درنتیجه، شرایط کاربرد اخلاق را از میان میبرد.
اخلاق
عرفان
وحدتگرایی
ناسازگاری اخلاق و عرفان
2020
02
20
325
347
https://jrm.ut.ac.ir/article_76256_4f64f90fded7dbe672b08411fb8a08fe.pdf
مجله ادیان و عرفان
2228-5563
2228-5563
1398
52
2
بررسی و نقد نشانه شناختی قرائت وحدت وجودی از شعر حافظ
سید علی اصغر
میرباقری فرد
محسن
محمدی فشارکی
محمد اسماعیل
جلالی
سرشت باز و چندصدایی شعر حافظ موجب شده است خوانندگان زیادی از دیرباز تا روزگار معاصر به قرائت شعر او بپردازند. قرائت عرفانی یکی از قرائتهای مطرح و دامنهدار از شعر حافظ است که به اقسام گوناگونی بخشپذیر است. از میان قرائتهای عرفانی میتوان به رسالهای از جلالالدین دوانی در قرن نهم اشاره کرد. او در رسالۀ خود، بیتی از حافظ را بر مبنای پارادایم وحدت وجود قرائت کرده است. این مقاله میکوشد برای نقد و ارزیابی قرائت دوانی، الگوی نشانهشناسی مبتنی بر بافتهای سهگانه را به کار گیرد و با رجوع به تاریخ تحول عرفان ایرانی - اسلامی نشان دهد چنین قرائتی از شعر حافظ مقرون به صواب نیست. برای تبیین تحولات تاریخ تصوف، از مفهوم سنت اول و دوم عرفانی استفاده شده و مفاهیم عمده و مشترک این دو سنت، یعنی تجلی، عشق و وحدت شهود / وحدت وجود با یکدیگر مقایسه شده است.
حافظ
پارادایم
وحدت وجود
وحدت شهود
عشق
تجلی
2020
02
20
349
365
https://jrm.ut.ac.ir/article_76257_bd6e98b9e1ce3b82e2a7ad35621a0452.pdf