دانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Silent civilization Study of the history, language and beliefs of Dravidiansتمدن خاموش نگاهی به تاریخ ، زبان و اعتقادات داویدیان12230029FAمحب علیآبسالاندانشگاه سیستان و بلوچستان، استاد یار ادیان و عرفانJournal Article19700101South Indian Language, Culture and Civilization, Dravidian civilization, is important for many of linguists, anthropologists and archaeologists. So, they are trying to find the origins of it. Today, the scholars of civilizations try, however, to find any connection between Dravidians culture and their own language and culture. So, they attempt to study in this field.
It is clear that the cultural, religious and linguistic and even traditional similarities of Dravidians in different parts of the world could be a better reason for serious study of this civilization. They didn’t leave any systematic thing about their own culture and rites, coherent philosophical system, substantial literature, manuscripts and written sources to show their religion. But, we can obtain information about them from the stories and legends that are observed in the festivals and holy books and Indian religions.زبان، فرهنگ و تمدن جنوب هند تا به امروز چنان از اهمیت خاصی برخوردار است که بسیاری از دینشناسان، باستانشناسان، زبانشناسان و مردمشناسان به جستجوی رگههای اصلی زندگانی این تمدن دیرینه میپردازند. امروزه پژوهشگران تمدنهای گوناگون کوشش نمودهاند تا بنمایههای مشترک تمدن و فرهنگ خود را به گونهای با دراویدیانی که آیینهای دینی آنها بر فرهنگ و تمدن آریایی نیز تاثیرگذارد، پیوند دهند و به همین جهت مطالعات گستردهای در این زمینه انجام دادهاند. بیتردید رگههای مشترک زبانی، آیینی و فرهنگی و حتی آداب و سنن دراویدیان در بخشهای مختلف دنیا میتواند دلیلی بر کاوشهای جدی برروی این تمدن باشد. اگرچه در واقع هیچ ساختار سامانمندی که مرتبط به آیینهای دینی و پرستش خدایان در میان قبیلههای دراویدیان باشد، وجود ندارد و حتی آنها دستگاه فلسفی شایان توجه و ادبیات منسجم نداشتهاند و هیچ دست نوشته و منابع مکتوبی دربارهی خدایان و دینشان دیده نمیشود، اما آنچه میدانیم در واقع، بازتاب افسانهها و داستانهایی است که از خاطرههای گذشتگان نقل شده و یا بازتاب آن را در جشنوارهها، کتابهای مقدس و در ادیان هند میتوان دید. دراین مقاله کوشیدهایم تا تاریخ، زبان و عقاید دراویدیان و تأثیراتی را که آنان بر مهاجران سرزمین هند داشتهاند مورد بررسی قرار دهیم.دانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Two Egyptian and Persian ancient hymns :Mehryasht of Avesta & Akhenatonبررسی تطبیقی دو سرود کهن مصری و ایرانی (آخناتون و مهریشت اوستا)234030030FAحسینحیدریدانشگاه کاشان، استادیار0009-0009-1398-5914محمدآقاجانیدانشگاه کاشان، کارشناس ارشد ادیانJournal Article19700101Amonhotep IV, one of Egypt's most famous pharaohs, has been composer of hymns in praise of the sun or sun god, which remains in Inscriptions from fourteenth century BC. Amonhoteb stone inscription is the oldest document in which, at the first time, he has invited people to monotheism. Mehr Yasht is second long Yasht, in praise of sun, Mehr or Sun God, remains from one thousand years BC.
This paper introduces the life of Akhenaten, and then compares similar content of two hymns. This comparison shows that God of Aton is eternal, creator, Administrator and somewhat monotheistic or pantheistic God, but Mehr (one of Iranian gods) although is not the sun & creator, but is observer of the world and supporter of the righteous.امنحوتپ چهارم (=آخناتون)، یکی از نامورترین فراعنهی مصر، سرایندهی سرود برجای مانده در کتیبهها از سدهی چهاردهم پیش از میلاد در ستایش خورشید یا خدای خورشید بوده است. سنگ نبشتهی برجای مانده از او، کهنترین سنگ نبشتهای است که برای نخستین بار ندای توحید سر داده است. مهریشت اوستا دومین یشت بزرگ اوستاست که یادگار هزارهی پیش از میلاد در ستایش خورشید، مهر و یا خدای خورشید است. این مقاله پس از معرفی زندگی آخناتون، به مقایسهی درونمایهی نزدیک این دو سرود میپردازد. این مقایسه به این برآورد میرسد که خدای آتون ازلی، خالق و مدبر و نسبتا توحیدی یا وحدت وجودی است، در حالی که ایزد مهر هرچند خورشید نیست و با آنکه در کار آفرینشگری نیست، اما ناظر جهان و حامی و پشیبان راستکرداران است.دانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Karl Rahner’s Transcendental Christologyمسیحشناسی استعلایی کارل رانر416030031FAجعفرفلاحیدانشگاه تهران، دانشجوی دکتریقربانعلمیدانشگاه تهران،دانشیار0000-0003-4422-4375مجتبیزروانیدانشگاه تهران، دانشیار0000-0001-7454-7306Journal Article19700101Each part of Karl Rahner’s theology is in deep relation to his understanding of human situation. He believes that God has communicated Himself with man. This self-offering of God to human needs a response from man. Such an existential part has certain effects on the concrete human life and seeks its true and ultimate realization. This attitude to human leads to transcendental Christology. Christ is the definite response to the self-offering of God. So He is the pinnacle of the possibility that all people enjoy; saying yes to God. Through emphasizing on an evolution in the world, Rahner indicates the Christ’s cosmological importance. In addition to his importance for man, he maintains Christ is so important for the entire world. Such an attitude to Christ is in conformity with the traditional one, saying Christ is the incarnation of the word of God, a real unification between God and man has occurred in him. In the present essay this is indicated, not only in surveying the transcendental Christology and Rahner’s belief in evolution, but in his paying attention to Chalcedon Creed.هر بخش از الهیات کارل رانر ارتباطی ناگسستنی با خوانش او از وضعیت انسان دارد؛ او معتقد است که خداوند سهمی از وجود خودش را با آدمی به اشتراک نهاده است. این عطیهی خداوند منتظر پاسخ مثبت از سوی انسان است. چنین مولفهی وجودیی در حیات عینی و ملموس آدمی آثاری دارد و تحقق راستین و غایی خود را خواستار است. این نگرش به انسان، راه به مسیحشناسی استعلایی میبرد. مسیح پاسخ قطعی به این پیشنهاد وجودی خداوند است. بدینسان، او منتهای امکانی است که همگی انسانها از آن برخوردارند ـ بله گفتن به خداوند. رانر به واسطهی سیر تکاملیی که در هستی میبیند، اهمیت کیهانشناختی مسیح را نشان میدهد و او را افزون بر انسان، برای کل عالم نیز دارای اهمیت میداند. این نگرش به مسیح دارای انطباق کامل با نگرش سنتی است که مسیح را تجسد کلمهی خداوند میداند که در او اتحادی بین بشر و خداوند رخ داده است. این را نهتنها در بررسی مسیحشناسی استعلایی رانر و سیر تکاملیش، بلکه در اشارهی او به اعتقادنامهی کالسدون نیز مورد اشاره قرار دادهایم.دانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Mystical knowledge in ‘Ayn al-Qudāt Hamadānī’s opinionsمعرفت عرفانی در آرای عینالقضات همدانی618430032FAطاهرهکمالی زادهدانشگاه زنجان، استادیارJournal Article19700101The mystical knowledge that ‘Ayn al-Qud?t propounds does not seem much different from other mystic’s point of view, but it might have been for the first time presented in a compiled form by him. Hence, the fundamental question in this research is: what is mystical knowledge in ‘Ayn
al-Qud?t’s point of view and how this mystical knowledge is discerned from scientific knowledge? How can we find it? How epistemological value of each human perception is determined in mystical knowledge in his point of view?
In all his works, ‘Ayn al-Qud?t attempts to explain true (mystical) knowledge and discern it from other human knowledge. He tries to avoid mistaking them with each other so that the seeker does not sink into exoteric knowledge, but he always concerns about moving toward the true knowledge. In his opinion, mystical knowledge is not the result of rational thinking or reasoning, but it is arisen from the nature of that knowledge itself which human being can only find it through disclosure, intuition, and revelation.شناخت عرفانی آنسان که عینالقضات زیست میکند، با زیستجهان دیگر عارفان چندان متمایز به نظر نمیرسد، اما شاید نخستین بار از رهگذر وی به شکل مدون آورده شده است. از اینرو، پرسش بنیادین پژوهش این است که شناخت عرفانی از نگرگاه عینالقضات چیست؟ و چگونه از دانش بازشناخته میشود؟ راه دریافت آن چگونه است؟ به نظر وی، ارزش معرفتی هر یک از دریافتهای بشری در شناخت عرفانی چگونه تعیین میشود؟ عینالقضات در همهی نوشتههایش در پی تبیین معرفت حقیقی (عرفانی) و تمایز آن از دیگر دانشهای بشری است و میکوشد تا آنها با یکدیگر درآمیخته نشوند و سالک از رسیدن به دانش ظاهری خودخواه نشده و همواره رسیدن به دانش حقیقی (معرفت) را پیش چشم داشته باشد. از نگرگاه وی، شناخت عرفانی پیامد تفکر و یا استدلال عقل بشر نیست، بلکه از سرشت خود آن معرفت مایه میگیرد و انسان تنها از راه کشف و شهود و یا وحی به شناخت آن توانا میشوددانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Recognition of Zoroastrian temple in the village of Kalle Kashanبازشناسی پرستشگاهی زرتشتی در روستای کله کاشان8510030033FAمحمدمشهدی نوش آبادیدانشگاه شهید مدنی آذربایجان، استادیارJournal Article19700101In early Islamic sources, it has been mentioned of a temple with exceptional natural position in Kashan Ardhar, where Zoroastrians held a ritual in the thirteenth day of July. This ritual includes knocking stone to mountain and seeking water from the spring for healing. Also in the sources of Ghajar Period, a step of the same natural position is mentioned in Ardhar area, where more or less the same ritual was performed by residents. The position that is now recognized is located in the mountain known the step mountain in the village of Kalle. In this position, there is a gap like portico, of which water is leaking, and there is a spring of little water which the people call Abjah Kahra. The similarities in both early and late reporting and its comparison with the current situation, definitely show that this two report refer to the same situation. The survey of this issue shows that, at first this ritual as Tirgan celebration and the ritual of seeking for rain was performed in relation to Tishtar god. Nahid god as Bidokht (Baghdokht), too, was sought for healing and water.در منابع سدههای نخستین اسلامی، به آیین و پرستشگاهی با موقعیت طبیعی استثنایی در اردهار (اردهال) کاشان اشاره شده که زرتشتیان در روز سیزدهم تیرماه در آنجا آیینی برگزار میکردند. این آیین شامل کوفتن سنگ بر کوه و طلب آب از چشمهای جاری برای شفابخشی بوده است. همچنین در یکی از منابع دورهی قاجار نیز به قدمگاهی در منطقهی اردهار با همان موقعیت طبیعی اشاره شده که در آن کم و بیش همان آیین توسط اهالی منطقه انجام میشده است. این موقعیت که اکنون شناسایی شده است، در کوهی معروف به کوه قدمگاه در روستای کله قرار دارد. در این موقعیت یک شکاف ایوان مانند قرار دارد که از سقف آن آب میتراود و همچنین چشمهای که آب کمی دارد و مردم به آن آبجه کهره میگویند. همانندیهای موجود در دو گزارش متقدم و متأخر و تطبیق آن با موقعیت کنونی، نشان میدهد که بهطور قطع، این دو گزارش به همین موقعیت اشاره دارند. بررسی ما نشان میدهد که این آیین در ابتدا به عنوان جشن تیرگان و آیین طلب باران در ارتباط با ایزد تیشتر انجام میگرفته است. همچنین از ایزد ناهید با عنوان بیدخت (بغدخت) درخواست آب و شفا میشده است. تقدس این مکان در دوره اسلامی نیز ماندگار شده اما با دگرکیشی، نامها و باورها، رنگی مطابق با باورهای اسلامی و شیعی گرفته است. این پدیدار شاید بتواند در مورد برخی دیگر از مناطق طبیعی که امروز در نزد مردم قداست دارند صادق باشد.دانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Original Sin from the Viewpoint of Islam and Christianityگناه نخستین از دیدگاه اسلام و مسیحیت10112630034FAمجیدملا یوسفیدانشگاه بین المللی امام خمینی،استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامیداوودمعماریدانشگاه بین المللی امام خمینی، گروه علوم قران و حدیثJournal Article19700101One of the most important doctrines in Christianity is original sin. It has a key role in Christian theology and was the concern of many Christian thinkers during the history of Christianity. The debates and disputes of Christian theologians about it, especially in early history of Christianity lead to take a formal position about it by the Church. In sacred texts of Muslims, especially in Holy Qur’an many verses point out to disobedience of Adam and Eve too. So, many thinkers and commentators deal with the sin of Adam and Eve from the view of Holy Qur’an. Despite a general agreement between Christianity and Islam about the disobedience of Adam and Eve, there is, nevertheless, a main disagreement between them about the quantity and quality of the sin of Adam and Eve. this essay tries to show the similarities and differences as to the disobedience and sin of Adam and Eve through a comparative study which is based primarily on Islamic and Christian Scriptures.گناه آدم و حوا یکی از آموزههای بنیادین در مسیحیت است که اصطلاحاً «گناه نخستین» نامیده میشود. آموزهی گناه نخستین، نقشی کلیدی در الهیات مسیحی داشته و دلمشغولی بسیاری از اندیشوران مسیحی در درازای تاریخ مسیحیت بوده است. گفتگوها و مشاجرههای الهیدانان مسیحی در خصوص گناه نخستین، بهویژه در دورههای نخستین مسیحیت، به برگرفتن موضعی رسمی از سوی کلیسا در این خصوص شد. در متون مقدس مسلمانان و بهویژه قرآن کریم نیز ذیل آیههایی چند، به نافرمانی و گناه آدم و حوا پرداخته شده است و اندیشوران و مفسران بسیاری به گفتگو دربارهی گناه آدم و حوا در قرآن پرداختهاند. بهرغم توافق فراگیری که میان مسیحیان و مسلمانان در باب لغزش آدم و حوا وجود دارد، در چند و چون آن، میان آنان اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. در نوشتار پیشرو کوشیدهایم با برگرفتن رویکردی مقایسهای که عمدتاً مبتنی بر متون مقدس مسیحیان و مسلمانان است، موارد همسازی و ناهمسازی میان اسلام و مسیحیت در باب گناه آدم و حوا به تصویر کشیده شود.دانشگاه تهرانمجله ادیان و عرفان2228-556344220120220Customs of food in the literature of Sufis and mystics up to seventh centuryآداب خوراک در ادبیات عارفان و صوفیان ایران تا پایان قرن هفتم هجری12714230035FAکبرینودهیدانشگاه اصفهان، دانشجوی دکتریهادیوکیلیدانشگاه فردوسی مشهد، استادیارJournal Article19700101With the advent of Islam in Iran, many aspects of Iranian culture and civilization were changed. One of these areas was the realm of food and customs which finds its final form from second century to seventh century A.D. It was simultaneous with the consolidation of Islam dominance in Iran during the Abbasid caliphate. These changes were injected into Iranian society by different pathways. One of these paths was Sufis and mystics who changed customs of food according to their understanding of Islamic teachings and transmitted it by their recommendation or behaviors.با ورود اسلام به ایران، بسیاری از ابعاد فرهنگی و تمدنی ایران دستخوش دگرگونی شد. یکی از این حوزهها، قلمرو خوراک و آداب مربوط به آن بود که طی سدههای دوم تا هفتم ق و همزمان با دوره تثبیت چیرگی اسلام بر زندگی ایرانیان در دورهی خلافت عباسی، شکل فرجامین خود را پیدا کرد. این دگرگونیها از مسیرهای متفاوتی به متن جامعه ایرانی راه یافت. یکی از این مسیرها، عارفان و صوفیان عرفا و متصوفه بودند که بر پایهی دریافت خود از آموزههای اسلامی، با سفارشها و یا رفتارهای خود، زمینهساز جابهجایی مفاهیم اسلامی مرتبط با خوراک در ایران شدند. در این مقاله خواهیم کوشید تا بر پایهی متون به جا مانده از این جریان به بررسی این تأثیرگذاری پرداخته شود.