بررسی تعلیم و تربیت در آثار عزیزالدین نسفی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد

2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد؛

3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد

4 دانشجوی دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه شهرکرد

چکیده

عزیزا­لدین نسفی از عارفان پرکار قرن هفتم هجری است که در آثارش توجه بسیاری به تعلیم، تربیت و آموزش داشته؛ از این جهت میان انواع ادبی، «نوع تعلیمی» را می­توان به تأ­لیفاتش اطلاق کرد. تعلیم و تربیت موفق همواره از دغدغه­­های اساسی جوامع و افراد بوده است. نسفی نیز همچون معلم و مصلحی که در قبال افراد و جامعه احساس مسئولیت می­کند به امر خطیر آموزش و تعلیم می­پردازد و این وجهی است که در آثار نسفی فراموش گردیده است. آثار او هم متضمن قصد و نیت تعلیم و هم مبتنی بر روش تعلیمی زمان خودش است. در این پژوهش این مسئله با در­ نظر گرفتن اینکه تعلیم تصوف معطوف به دو رویکرد نظری و عملی است بررسی می‌شود. موضوعاتی که به وجهۀ تعلیمی آثار نسفی مربوط می‌شود عبارت است از: «نسفی و تعلیم علم»، «نسفی و تعلیم عمل» و بالاخره «روش تعلیم نسفی». تعلیم علم مربوط به آموزش تصوف نظری و تعلیم عمل مربوط به آموزش سیر و سلوک عرفانی است. روش تعلیم نسفی مبتنی بر نظام­های تعلیمی قرن هفتم و هشتم در سرزمین­های اسلامی است.

کلیدواژه‌ها


[1]. ابراهیمی دینانی، آرزو (1393). «کمال در مشرب عرفانی عزیزالدین نسفی»، کاوش نامه، یزد، دورۀ 14، شمارۀ 27، پاییز و زمستان 1392، صص146ـ103.
[2]. احمد معلوم، سالک (1413).  الفکرالتربوی عند خطیب البغدادی، الطبعه الثانیه، مدینة المنوره.
[3]. اسماعیل علی، سعید (1996م). معاهد التربیه الاسلامیه، القاهره، دارالفکر العربی.
[4]. ریجون، لوید وینسنت (1378). عزیز نسفی، ترجمۀ: مجدالدین کیوانی، تهران، مرکز.
[5]. ریشهری، محمد (2000م). میزان الحکمه، التنقیح الثالث، قم، دار الحدیث.
[6]. رییسی، احسان و دیگران (1392). «هستی و مراتب آن از دیدگاه عزیز نسفی»، ادبیات عرفانی، تهران، دورۀ 5، شمارۀ 8، بهار و تابستان 1392، صص 121ـ93.
[7]. رییسی، احسان (1394). «دیدگاه نسفی دربارۀ سلوک عرفانی»، ادبیات عرفانی، تهران، دورۀ 7، شمارۀ 13، پاییز و زمستان 1394، صص 84ـ65.
[8]. زرین کوب، عبدالحسین (1387).  ارزش میراث صوفیه، تهران، امیرکبیر.
[9]. شمیسا، سیروس (1373). معانی، تهران، میترا.
[10]. ــــــــــــــ (1381).  انواع ادبی، تهران، میترا.
[11]. طبرسی، ابوالفضل علی بن الحسن (1423). مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، الطبعه الاولی، قم، موسسة آل البیت لاحیاء التراث.
[12]. عبدالعال، حسن (1405). مقدمة فی فلسفة التربیة الإسلامیة، التربیة و طبیعة الإنسانیة، الریاض، دارعالم الکتب للنشر و التوضیع.
[13]. علوش، سعید (1405). معجم مصطلحات الأدبیة المعاصرة، بیروت، دارالکتب اللبنانی.
[14]. علوی مقدم، محمد و رضا اشراف زاده (1383). معانی و بیان، تهران، سمت.
[15]. غزالی، ابو حامد محمد (1409). المنقذ من الضلال، بیروت، دار الکتب العلمیه.
[16]. غلامرضایی، محمد (1394). سبک شناسی نثرهای صوفیه، تهران، سمت.
[17]. فاخوری، حنا (1373). تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمه: عبدالحمید آیتی، تهران، علمی فرهنگی.
[18]. فدایی مهربانی، مهدی و دیگران (1386). «پیوند عرفان و سیاست از منظر عزیزالدین نسفی»، پژوهش سیاست نظری (علوم سیاسی)، تهران، دورۀ 3، شمارۀ 4، بهار و تابستان 1394، صص 74ـ47.
[19]. فرشیدورد، خسرو (1363). دربارۀ ادبیات و نقد ادبی، تهران، امیرکبیر.
[20]. کوربن، هانری (1380). تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه: جواد طباطبایی، تهران، کویر.
[21]. لویزون، لئونارد (1384). میراث تصوف، ترجمه: مجدالدین کیوانی، ج1، تهران، مرکز.
[22]. نسفی، عزیزالدین (1379). بیان التنزیل، مصصح: سیدعلی اصغر میرباقری فرد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
[23]. ــــــــــــــ (1381). زبده الحقائق، تصحیح: حق وردی ناصری، تهران، طهوری.
[24]. ــــــــــــــ (1386). کشف الحقائق، تصحیح: احمد مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
[25]. ــــــــــــــ (1352). مقصد اقصی، تصحیح: حامد ربانی، تهران، گنجینه.
[26]. ــــــــــــــ (1386).  الانسان الکامل، تصحیح: ماریژان موله، تهران، طهوری.
[27]. نیکلسون، رینولد ا. (1358). تصوف اسلامی و رابطۀ انسان و خدا، ترجمه: محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، طوس.
]28[. Meisami,  Julie Scott and Paul Starkey (1998). ENCYCLOPEDIA OFARABIC LITERATURE, London and New York, Routledge ,Volume 1.
]29[. Abrams, M. H.and GeoffreyGalt Harpham (2012). A Glossary of Literary Terms, Tenth edition, Wadsworth, Cengage learning.