از دیدگاه رازی، ایمان در لغت مصدری از دو فعل «تصدیق» و «امان» و در اصطلاح عبارت از «تصدیق و معرفت با قلب» و «اقرار با زبان» است و زمانی که معرفت با قلب حاصل گردد، اقرار با زبان نیز در ظاهر حاصل میشود. وی معتقد است مقومات مفهومی ایمان، یکی «تصدیق و معرفت قلبی» و دیگری «اقرار زبانی» است و عمل از حوز? مفهومی ایمان خارج است؛ زیرا عطف عمل بر ایمان باعث تکرار است. او که بر این باور است که اعتقاد و ایمان باید مبتنی بر دلیل باشد در تبیین دیدگاههای خویش حول محور ایمان، از دیگران تأثیراتی پذیرفته و هم بر دیگران تاثیراتی داشته است. دیدگاههای او از جهاتی با دیگر متکلمان اشعری نیز تفاوتهایی داشته است.