برای یافتن گویاترین تعبیر معنویتگراییهای نوپدید، ابتدا باید معنای دین و عرفان را به درستی بررسی کنیم. به نظر میرسد «دین»، تجربة مواجهه با امر قدسی است و لزوم هماهنگی انسان با آن و این مواجهه و هماهنگی، در مجموعة منسجمی شامل ابعاد نظری، عملی و اجتماعی خود را آشکار میسازد. «عرفان» نیز رویکردی شهودی، باطنگرا و غالباً وحدت وجودی است که در بافت دین خاصی قرارمیگیرد و انسانهای عارف را به عمق آموزههای رهاییبخش و تعالیآفرین آن دین رهنمون میسازد. با این تعاریف، جنبشهای نوپدید معنوی، بیشتر به تعریف و خصوصیات «دین» نزدیکاند تا «عرفان». توضیح آنکه درونمایة اصلی این جنبشها، «معنویت»، آن هم از نوع «معنویت نوین» است. «معنویت نوین» اعتقاد و احساساتی عمیق نسبت به روح آدمی و ارزشهای غیرمادی زندگی انسان است. این نوع معنویت، خود را از دین سنتی مستقل کرده و حتی با آن به رقابت پرداخته است؛ در نتیجه، به دو وجه، «دین» خوانده میشود: یکی با تسامح و مجاز (چرا که همچون دین سنتی، به ارضای نیازهای دینی انسانها پرداخته است)؛ و دیگری به جهت اینکه کمابیش بر اجزای ذاتی و عرضی مفهوم «دین» مشتمل است.