چشم‌زخم در میانۀ دین و جادو؛ مطالعۀ موردی سنت‌های وابسته به چشم‌زخم در روستای پیربالا، آذربایجان شرقی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد پژوهش هنر دانشگاه هنر اسلامی تبریز

2 استادیار گروه مرمت آثار تاریخی دانشگاه هنر اسلامی تبریز

چکیده

چکیده:
هدف از انجام این پژوهش بررسی باورها و آداب و رسوم مرتبط با چشم‌زخم در چارچوب مردم‌شناسی دین و آیین است. در مردم‌شناسی دین همواره میان مناسک دینی و جادویی تفاوت‌هایی ترسیم شده است. در این پژوهش ابتدا به ارائۀ تعاریف مشخص از دین و جادو از منظر مردم‌شناختی پرداخته خواهد شد و سپس مبتنی بر آن تعاریف مجموعۀ باورها و آداب و رسوم وابسته به چشم‌زخم در روستای پیربالای آذربایجان شرقی بررسی شده و درهم‌آمیختگی عناصر جادویی و دینی در آن باورها و مناسک تجزیه و تحلیل می‌شود. روستای پیربالا در هجده کیلومتری جنوب‌غربی شهرستان مرند از توابع استان آذربایجان شرقی قرار دارد. داده‌های مورد مطالعه در این پژوهش از طریق مشاهدات میدانی و ثبت مصاحبه با ساکنان آن روستا گردآوری شده و درون چارچوب پژوهشی مذکور تجزیه و تحلیل شده است. تمایزهای موجود میان عناصر دینی و جادویی در عمل و در بطن زندگی روزمره چندان هم پررنگ و مشخص نبوده و نتایج این پژوهش درهم‌آمیزی قابل توجهی را میان آن‌ها نشان می‌دهد. اصل و منشأ باور به چشم‌زخم اکنون برای اهالی پیربالا خصلتی دینی دارد و به‌طور دقیق از گفتمان دینی حاکم بر فرهنگ شیعی برمی‌خیزد. با این‌حال از شواهد قوم‌نگاشتی چنین برمی‌آید، ورای این باور دینی و در سطوح پایین‌تر، رفتارها، سلوک و ابزارهایی در زمینة دفع چشم‌ بد نمایان می‌شوند که از ساحت دینی فراگذشته و مواجهه‌ای تجربی و انسانی‌تر را با نیروهای شرّ دامن می‌زند.

کلیدواژگان: چشم‌زخم؛ دین؛ جادو؛ فتیش؛ روستای پیربالا.

کلیدواژه‌ها


[1]اکبرنژاد، مهدی؛ محمدی، روح الله (1388). کنکاشی در مقولۀ شور چشمی چشم‌زخم در قرآن و روایات. تحقیقات علوم قرآن و حدیث، سال ششم، شماره 12، ص 67-90.
[2]اوستا (1385). اوستا کهن‌ترین سرودها و متن‌های ایرانی. گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، جلدهای1 و 2، تهران، انتشارات مروارید.
[3]اینسُل، تیموثی (1392). باستان‌شناسی دین و آیین. ترجمۀ وحید عسکرپور، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه.
[4]بند هشت (1369)، برگرداننده مهرداد بهار، تهران، توس.
[5]حیدری، حسین؛ صدیقی ارفعی، فریبرز؛ عسکری بابادی، مرجان (1391). زمینه‌یابی تجارب تفسیری (دعا، استخاره، رویای صادقه، لقمه حلال، چشم‌زخم) از دریافت‌های معرفتی در اقشار مردم کاشان. جامعه‌پژوهی فرهنگی، دوره 3، شماره 2، ص 55-78.
[6]دهخدا، علی‌اکبر (1376). لغت‌‌نامه دهخدا. جلدهای3 و 6 و14، تهران، دانشگاه تهران.
[7]رحمانی، جبار؛ کامل، شهربانو (1392). نمازلیق‌های ترکمن، بحثی در باب نمادهای کلیدی و آیینی فرهنگ. مطالعات تطبیقی هنر. دوره 3، شماره 6، ص 73-85.
[8] طوسی، افضل؛ سنجی، عفت‌السادات و مونس (1393)، آرایه‌ها و نگاره‌های مرتبط با چشم‌زخم در دست‌‌بافته‌های اقوام ایرانی، نگره، دوره 9، شماره 31، ص 76-91.
[9]غلامحسین‌زاده، غلامحسین؛ روح‌الامینی، محمود؛ قنبری، افسون )1389(. عوامل چشم‌زخم در شعر شاعران فارسی. کهن‌نامة ادب فارسی، دوره 1، شماره 1،ص 93-110.
[10]فریزر، جیمز ج (1383). شاخة زرین پژوهشی در جادو و دین. ترجمه کاظم فیروزمند، تهران، نشر آگاه.
[11]فوکایی، شینجی )1962(. شیشه‌ایرانی. ترجمه آرمان شیشه‌گر، 1371، تهران، سازمان میراث فرهنگی.
[12]مجلسی، علامه محمدتقی (؟) بحارالانوار. جلدهای 25 و 26.
[13]Bhasin, Veena (2007). "Medical Anthropology; a review". Ethno-Med., 1(1): 1-20.
[14]Durkheim, Emile (1995). The Elementary forms of religious life. The Free Press, New York.
[15]Eller, Jack David (2007). Introducing anthropology of religion; Culture to the ultimate.Routledge, New York.
[16]Lewis, Gilbert (1994). "Magic, religion and the rationality of belief" in: Tim Ingold (ed.) Companion encyclopedia of anthropology; Humanity, culture and social life. Routledge, New York.
[17]Malinowski, Bronislaw (1948). Magic, science and religion and other essays. Beacon Press, Boston.
[18]Morris, Brian (2006). Religion and anthropology; A critical introduction. Cambridge University Press, Cambridge.
[19]Spiro, Alison M. (2005). "NajarOrBhut- Evil eye or ghost affliction; Gujarati views about illness causation". Anthropology and Medicine, 12(1),pp 61-73.
[20]Tylor, Edward B. (1896). Anthropology; An introduction to the study of man and civilization. D. Appleton and Company, New York.